صفت و حالت موم دل. نرم دلی و رقت قلب. (یادداشت مؤلف). نرم دلی. (آنندراج) : چنان ز عشق کم آزار گشته ام طالب که شیشه موم دلی یاد گیرد از سنگم. طالب آملی (از آنندراج). و رجوع به موم دل شود
صفت و حالت موم دل. نرم دلی و رقت قلب. (یادداشت مؤلف). نرم دلی. (آنندراج) : چنان ز عشق کم آزار گشته ام طالب که شیشه موم دلی یاد گیرد از سنگم. طالب آملی (از آنندراج). و رجوع به موم دل شود
دلشادی. مشعوفی. خوشدلی: ندانستند جز شادی شماری نه جز خرم دلی دیدند کاری. نظامی. زمین بوسه دادند بر شکر شاه بخرم دلی برگرفتند راه. نظامی. بخرم دلی زآن طرف بازگشت سوی بزمگاه آمد ازکوه و دشت. نظامی. بفرخ رکابی و خرم دلی برون راند از آن شاه یک منزلی. نظامی
دلشادی. مشعوفی. خوشدلی: ندانستند جز شادی شماری نه جز خرم دلی دیدند کاری. نظامی. زمین بوسه دادند بر شکر شاه بخرم دلی برگرفتند راه. نظامی. بخرم دلی زآن طرف بازگشت سوی بزمگاه آمد ازکوه و دشت. نظامی. بفرخ رکابی و خرم دلی برون راند از آن شاه یک منزلی. نظامی
نازکدل. مهربان. رقیق القلب. (یادداشت مؤلف). که رحم زیاد در دل دارد. که قلبی پر از مهر و شفقت دارد: وهرچند پادشاه اسلام غازان خان بغایت رحیم دل بود و آزار هیچ حیوانی جایز نداشتی... (تاریخ غازانی ص 135)
نازکدل. مهربان. رقیق القلب. (یادداشت مؤلف). که رحم زیاد در دل دارد. که قلبی پر از مهر و شفقت دارد: وهرچند پادشاه اسلام غازان خان بغایت رحیم دل بود و آزار هیچ حیوانی جایز نداشتی... (تاریخ غازانی ص 135)